دل نوشته امروز غم آلودم
نوشته شده توسط : ستایش

امروز دلم گرفته و بسيار غمگينم و دلم از جدايي ترس دارد!با خداي خود ناله کردم تا با لطف خودش چاره ساز شود!!!!!اه اي خداي من کاش يکي را مي فرستادي تا به درد دلم گوش نهد!!امروز به زجر و خون دلي که مجنون خورد پي ميبرم و ميگريم!!اري ميگريم تا سبک شوم!!امروز ترس همه وجودم را گرفته ترساز جدا کردن من از کسي که برايش جانم ناقابل است!!!امروز به هزاران کس حسودي ميکنم و با خود ميگويم چرا من نيز به جمع آن هزار تن ني پيوندم؟؟آري اين لحظه که ميگذرد بر من لحظه تلخي است لحظه اي تلخ تر از زهر!!! کاش معشوقم الان اينجا بود تا باري از غمم بردارد و به من آرامش دهد!مگر اين دلم چه ميخواهد اي خدا؟؟تو نيک آگاهي و از موج خون گرفته دلم آگاهي کمکم کن کمکم کن کمک!!!لحظه اکنون بر من سنگين است و تاب نوشتن ندارم!!دوست داشتم که اکنون يارم اينجا بود تا سر به شانه اش گذارم و آرام بخوابم فارغ از غم!افسوس که زمانه دسيسه ميکند و هجر ميافکند تا عاشق بسوزد!!باز تو را ميخوانم اي خدايي که بر همه چيز قادري بنده اي با درد آمده و درب تو را ميکوبد،اين بنده خطاکار چونان درب درگاهت بکوبد تا پاسخش گويي و تا از فضل تو نصيب نگيرد حلقه از دست رها نسازد!!!





:: بازدید از این مطلب : 591
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 19 فروردين 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: